مثل تو تنهای تنها

هر چی آرزوی خوبه ٬ ما ل تو
هر چی که خاطره داری ٬ مال من
اون روزای عاشقونه ٬ مال تو
این شبای بی قراری ٬ مال من
منمو حسرت با تو ما شدن
تویی و بدون من رها شدن
آخر غربت دنیاست مگه نه
اول دو راهی آشنا شدن
تو نگاه آخر تو ٬ آسمون خونه نشین بود
دلتو شکسته بودن ٬ همه ی قصه همین بود
می تونستم با تو باشم مثل سایه مثل رویا
اما بیدارمو بی تو ٬ مثل تو تنهای تنها

ارزش یک تبسم

ارزش یک تبسم :
 
* تبسم خرجی ندارد.
 
* تبسم ، بدون اینکه دهنده اش را فقیر کند، گیرنده اش را ثروتمند می سازد.
 
* تبسم ، فقط یک لحظه پایدار است ولی گاهی خاطره اش تا ابد باقی می ماند.
 
* تبسم ، در خانه خوشبختی ایجاد می کند و د رتجارت حسن نیت ، زیرا تبسم نشانه ی دوستی و رفاقت است .
 
* تبسم خستگی را برطرف و افراد مایوس را امیدوار می کند.
 
* تبسم اشعه آفتاب است برای افسردگان و بهترین پادزهر طبیعی است برای ناراحتی .
 
* تبسم را نه می توان خرید ، نه می توان گدایی کرد و نه می توان دزدید.
 
* اگر می خواهید مردم شما را دوست بدارند تبسم کنید.
 
* یک تبسم می گوید " من دوستت دارم ، تو مرا خوشحال می کنی ، از ملاقات تو خوشحالم.
 

او رفت و تنها ماند ....

 

می گفت عا شقم ، دوستش دارم و بدون او هیچم و برای او زنده هستم...


او رفت و تنها ماند ....


زندگی کرد و معشوق را فراموش کرد...


از او پرسیدم از عشق چه می دانی ؟ برایم از عشق بگو....


گفت:عشق اتفاق است باید بشینی تا بیفتد!!!


گفت:عشق آسو دگیست ,خیال است...خیالی خوش...


گفت:ماندن است ....فرو رفتن در خود است....


گفت:خواستن و گرفتن و برای خود کردن است....


گفت: عشق ساده ست ، همین جاست دم دست و دنیا پر شده از عشقهای زود....


گفت: عشق دروغی بیش نیست....


 


*********************************

 

گفتم: تو عاشق نبودی و نیستی........

گفتم:عشق یک ماجراست ، ماجرایی که باید آن را بسازی....

گفتم:عشق درد است ...

گفتم:عشق رفتن است عبور است ، نبودن است...

گفتم: عشق تضاد است....

گفتم:عشق جستجوست ، نرسیدن است...... نداشتن و بخشیدن است....

گفتم:عشق آغاز است , دیر است و سخت است....

گفتم:عشق زندگیست ولی از یه نوع دیگه.....
 


**********************************
 

به فکر فرو رفت و گفت عاشق نبوده ام ...

گفتم عشق راز است ....

راز بین من و توست و بر ملا نمی شود ....

هیچ وقت پایان نمی یابد . مگر به مرگ.....

آهی سردی کشید....

دیگه هیچی نگفت....

سرشو انداخت پائین و آروم از پیشم رفت.....
 
**

دوستت دارم

 دوستت دارم

     از وقتی که فصل ها را شناخته ام
 
  پاییز را همراه با توستوده ام
 
ودر صدای خش خش برگها صدای تو را گوش داده ام
 
 تو آن اقیانوسی هستی  که مرا چنان بارش باران  به وجد می آوری
 
 و مرا به اوج اعلای وصف ناشدنی لذت می رسانی
 
همیشه آرزو کرده ام که موج مهربانی ات  در دریای مهرمان باشد
 
 ناب ترین اشکهایم را جمع کرده ام تا با آن عشقی بسازم 
 
 که عاشق رسیدن به دریای بی کران نگاه توباشد
 
  وهرلحظه یک شعر عاشقانه بسرایم و به کبوتر نگاهت تقدیم کنم .
 
 
امشب نگاهی به آسمان خواهم کرد
 
نگاهی به تک تک ستاره هایی که میدرخشند 
 
 شاید بپرسی حال چرا به آسمان ؟
 
 ویا به ستاره ها؟
 
به آسمان دلم نگاه میکنم وای که چه تار و سیاه ست
 
 وبه ستاره ها نگاه میکنم تا شاید یکی در دل این تاریکی دلم بیاید
 
و دل مرا همچون خورشید برای روز روشن و نورانی سازد
 
 
Love is like the osean  burning is derption your love is like
thunder burning in my soul baby I love you and I will kiss you

زود برگرد دل من کوچیکه جای غصه و دلتنگی رو نداره ... !!!!

یه گوشه نشسته بودم که صدام کرد
 
و گفت بیا بازی ؟!
 
 منم گفتم باشه ولی چی بازی؟
 
گفت : امممم قایموشک؟! 
 
قبول کردم اما میترسیدم آخه هروقت چشممو بستم
 
 دیگه هیچی ندیدم دلم نمی خواست چشم بذارم ؟!!
 
 زود گفت تو چشم بذارو تا بیست بشمار !
 
چون دوستش داشتم هیچی نگفتمو رفتم یه گوشه چشمامو بستم!
 
 اما قبلش واسه آخرین بار نگاهش کردم که یادم باشه صورت قشنگش چه شکلی بود   ..؟
 
 بعد هم ... یک .. دو .. سه ...  پنج ...دوازده ... هفت ... چهار ... پونزده ... چهارده و بیست !!!
 
اما صدام نکرد که برم. یه کم دیگه صبر کردم اما بازم هیچی نگفت ...
 
گفتم شاید هنوز قایم نشده   دوباره   باز یه کم دیگه شمردم !!!
 
بازم صدام نکرد  !!! چشامو باز کردم رفتم دنبالش خدا کنه زود پیداش کنم
 
 اول رفتم پیش مورچه اما گفت ندیدتش ؟!!
 
رفتم پیش مداد رنگی هام اما اونا هم ... 
 
رفتم پیش رنگین کمون اونم ندیده بودش !!!
 
خورشید  ابر دشت ... هیچ کس ازش خبر نداشت ...
 
ترسیدم گریه کردم. تازه پیداش کرده بودم نمی خواستم بره آخه  اگه میرفت خیلی تنها میشدم
 
 مثل اون موقع ها ...  گفتم میرم همون جایی که چشم گذاشته بودم شاید برگشته باشه   ...
 
ولی گم شده بودم حالا اگه اونم پیدا میشد باید منم پیدا میشدم  ...
 
 خدا کنه دنبالم بگرده ...
 
به قاصدک گفتم من اینجام زیر این درخت کنار چمن زار !!!
 
 نمی دونم تا کی باید تنها بمونم که بیاد !!!
 
 توروخدا اگه شما دیدینش بگین من همین جا نشستم همیشه منتظرشم ...
 
بگین همین جا زیر درخت کنار چمن زار یه کوچولو نشسته
 
 بگین واسه آخرین بار اینقدری نگاش کردم که الان اگر بیاد بشناسمش!!
 
خدا کنه اونم منو یادش باشه  ...
 
 یه گل رز قرمز اینجاست که بعضی وقتا باهام حرف میزنه ...
 
 بهم قول داده وقتی برگردی بذاره اونو بدمش به تو ...
 
 زود برگرد دل من کوچیکه جای غصه و دلتنگی رو نداره  ... !!!! 

 

هیچ وقت تنها نیستی

 

اگه یه روز من مُردم و تو منو دوست داشتی
 
 پنج شنبه ها بیا سرِ مزارم
 
 و گلِ سرخی رو  روی قبرم بذار
 
تا همیشه اون گلی که بهت داده بودم
 
رو به خاطرم بیارم ...
 
ولی...
 
 اگه تو مُردی ...
 
 من فقط یه بار میام مزارِت ..
 
 میام و اون دسته گلِ سفیدِ مریم رو
 
که با خون خودم سرخشون کردم ،
 
 برات هدیه میکنم وعاشقانه کنارت جون میدم
 
 تا بدونی هیچ وقت تنها نیستی
 
 
 
                                                     

خدا به آدم دو تا دست ،
 
دو تا پا ،
 
دو تا چشم و دو تا گوش داد ...
 
 ولی فقط یه دونه قلب داد .
 
 میدونی چرا؟
 
 چون قلب دوم تو رو به کسِ دیگه ای داد
 
 تا تو اونو پیدا کنی
 

To My Friends

 
 

 

 

 

 

If you should die
before me, ask if you
could bring a friend.

--  Stone Temple Pilots

اگر تو خواستی قبل از من بمیری

 بهم بگو که می خوای یه دوست رو هم همراه خودت ببری یا نه .

If you live to be a hundred,
I want to live to be
a hundred minus one day,
so I never have to live
without you.

--  Winnie the Pooh

اگر می خوای صد سال زندگی کنی

من می خوام یه روز کمتر از صد سال زندگی کنم

چون من هرگز نمی تونم بدون تو زنده باشم.

 

 

 

 

True friendship is
like sound health;
the value of it is
seldom known
until it is lost.

--  Charles Caleb Colton

دوستی واقعی مثل سلامتی هست

ارزش اون رو معمولا تا وقتی که از دستش بدیم نمی دونیم.

A real friend
is one who walks in
when the rest
of the world walks out.


یک دوست واقعی اونی هستش که وقتی میاد

که تموم دنیا از پیشت رفتن.

 

 

 

 

Don't
walk in front of me,
I may not follow.
Don't walk behind me,
I may not lead.
Walk beside me and
be my friend.
-- Albert Camus

جلوی من قدم بر ندار،

شاید نتونم دنبالت بیام.

پشت سرم راه نرو،

شاید نتونم رهرو خوبی باشم.

کنارم راه بیا و دوستم باش.

Friends are God's way of taking care of us.
 

دوستان، روش خدا برای محافظت از ما هستن.

 

 

Friendship is one mind
in two bodies.

--  Mencius


دوستی یعنی یک روح در دو بدن .

I'll lean on you and
you lean on me and
we'll be okay

--  Dave Matthews

من به تو تکیه می کنم و تو به من

و اونوقت همه چیزمون مرتبه.

 

 

If all my friends were
to jump off a bridge,
I wouldn't jump with them,
I'd be at the bottom to
catch them.

اگر تمام دوستام بخوان از یه پل رد بشن،

من با اونا عبور نخواهم کرد،

بلکه اون طرف پل خواهم بود برای کمک به اونا.

Everyone hears
what you say.
Friends listen to
what you say.
Best friends
listen to what you don't
say.

هر کسی چیزایی رو که شما می گین می شنوه.

ولی دوستان به حرفای شما گوش می دن.

اما بهترین دوستان

حرفایی رو که شما هرگز نمی گین می شنون.

My father always used
to say that when you die,
if you've got five real friends,
then you've had a great life.;

--  Lee Iacocca

پدرم همیشه بهم می گه موقع مردن ،

اگر پنج تا دوست واقعی داشته باشی ،

اونوقت هست که زندگی بزرگی داشتی.

 

Hold a true friend with both your hands.;

--  Nigerian Proverb


یک دوست واقعی رو دو دستی بچسب.

 
 

 
 

A friend is someone who knows
the song in your heart
and can sing it back to you
when you have forgotten
the words.;

--  Unknown

یه دوست، فردی هست که آهنگ قلبت رو می دونه

و می تونه وقتی تو کلمات رو فراموش می کنی

اونا رو واسه ات بخونه.

از گورخری پرسیدم

 
از گورخری پرسیدم: ?
 
تو سفیدی راه راه سیاه داری،
 
یا اینکه سیاهی راه راه سفید داری؟

گورخر به جای جواب دادن پرسید

تو خوبی فقط عادت‌های بد داری،
 
یا بدی و چندتا عادت خوب داری؟

ساکتی بعضی وقت‌ها شلوغ می‌کنی،
 
 یا شیطونی و بعضی وقتها ساکت می‌شی؟

ذاتا خوشحالی بعضی روزها ناراحتی،
 
 یا ذاتا افسرده‌ای و بعضی روزها خوشحالی؟

لباس‌هات تمیزن فقط پیراهنت کثیفه،
 
یا کثیفن و شلوارت تمیزه؟

و گورخر پرسید و
 
 پرسید و پرسید و پرسید و پرسید، و بعد رفت


نتیجه اخلاقی: دیگه هیچ وقت از گورخرها درباره راه‌راه‌هاشون چیزی نمی‌پرسم

 

بار دیگر دلم می خواهد

بار دیگر دلم می خواهد
 
 مثل همان پرنده کوچک خودم را به آغوش آسمان پرتاب کنم
 
بی خیال و فارغ از اینکه آیا کسی هست که مواظب باشد من نیفتم ! ...
 
پرواز موج دار پرنده چقدر بی خیال است
 
و بی غم انگار او هم می داند که بهار چقدر آدمها را مست و بی هوش می کند ...
 
 راستی چقدر آزادی خوب است ...
 
 حس دوست نداشتن و داشتن همه و هیچ کس .... رها ... فارغ ....
 
 آزاد از بند انتظار کسی ...
 
 پرنده عزیزم هیچ غصه نخور که همه از اینجا سفر کرده اند ...
 
سفر قانون زندگی است و مهاجرت تنها راه گریز از خودباختگیست ......
 
 

 

به یاد کدامین خاطره

به یاد کدامین خاطره اینگونه دست و پا می زنم و به عشق کدامین یاد اینگونه لبریز از اشکم ؟
 گذشته را به یاد دارم ... کودکی ام را ... نو جوانی ام را .
 اینک جوانم . با شوق جوانی . با عشق جوانی .
 امروز در شور لحظه لحظه های جوانی ام بهار را با تمام وجود می پیمایم .
 آری
بهار آمد
با تمام رنگها و چهره هایش .
 چهره هایی که همیشه مرا می ترساند .
 بهار هزار رنگ هر سال صورتی متفاوت از سال پیش دارد .
 گاهی زیبا گاهی زشت
 گاهی سیاه و گاهی سفید
 گاهی روشن و گاهی خاموش ...
 سال گذشته برایم رنگی از دیوانگی داشت .
 امسال بهار برای من با رنگی از زهد آمد.
 سالها خواهند گذشت و بهار همچنان با من بازی خواهد کرد.
 بازی که گاهی چنان رعب آور است که خدا را فراموش می کنم .

   
حقیقت این است که زندگی سخت است وخطرناک .
 این است که آنها که به دنبال خوشحالی وبهروزی خودشان هستند آنرا نمی یابند.
 این است که ضعیفان باید رنج ببرند .
 این است که آنها که توقع عشق دارند ، ناامید خو اهند شد .
 این است که آنها که طمع کارند سیر نخواهند شد.
 این است که آنها که در جستجوی صلح و آرامش هستند ، ستیزه می جویند .
 این است که شادی از آن کسانی است که از تنهایی نمی ترسند .
 این است که زندگی فقط از آن کسانی است که از مرگ نمی ترسند.
 ای زندگی ! ای ابدیت ! ای نیستی ! ای گذشته ! ای گردابهای بی پایان ...
 بااین روزهای پیاپی که در کام خود فرو میبرید چه می کنید؟
 آخر سخنی بگویید !
 آیا این لذت بی مانند را که بدین بی رحمی از ما می ربایید روزی پس خواهید داد ؟؟