چه دنیای عجیبیه...

    

                  

دلم ، یک اتفاق ناخوانده میخواهد...


کاش آن اتفاق تو باشی!..


جییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییغ



چه دنیای عجیبیه ، اینکه دلم تورو میخواد


دل تو با کس دیگس ، دوست نداره منو زیاد


یکی تو زندگیته و و ، بودن من اضافی ام


گاهی میپرسی حالمو ،همین که باشم کافیه


فرض کن که هیچکس اسممو کنار اسمت نیاورد


فرض کن که تو این بازی یکی نفهمیدو اون یکی برد


بد نیست اگه فکر منو بیرون بریزی از سرت


شاید میخوای بهم بگی دیگه نیام دورو برت


خیلی چیزا هست که دیگه نیمه تموم مونده حالا


خیلی چیزارو نمیشه بهش بگی یه اشتباه


فرض کن که هیچوقت منو تو هیچ جای دنیا ما نشد


فرض کن که هیچ صبحی چشام تو چشمای تو وا نشد



نظرات 2 + ارسال نظر
ع.خ پنج‌شنبه 24 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 12:37 ق.ظ http://www.jump.blogsky.com

رضاکیانی جمعه 25 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 11:54 ب.ظ http://wormbook.blogsky.com/

این جور باشه که دیگه ناخوانده نیست.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد