نمی خواهم چیزی بگویم
شکایتی کنم
نمی خواهم
با چشمانی خیس
آغوش دوستی را جستجو کنم
تنها
می خواهم
دمی...
سر بر شانه ای بگذارم
و لختی احساس آسودگی کنم
نمی خواهم چیزی بشنوم
نوازشی بپذیرم
تنها
دمی
بر شانه ای...
.
.
.
در حضور دیگران می گویم تو محبوب من نیستی
و در ژرفای وجودم می دانم چه دروغی گفته ام
می گویم میان ما چیزی نبوده است
تنها برای اینکه از دردسر دور باشم
شایعات عشق را با آن شیرینی تکذیب می کنم
و تاریخ زیبای خود را ویران می کنم
احمقانه اعلام بی گناهی می کنم
نیازم را می کشم
بدل به کاهنی می شوم
عطر خود را می کشم
و از بهشت چشمان تو می گریزم
نقش دلقکی را بازی می کنم عشق من
و در این بازی شکست می خورم و باز می گردم
زیرا که شب نمی تواند حتی اگر بخواهد ستارگانش را پنهان کند
سلام خوبی وبلاگ خیلی قشنگ و جالبی داری خوشحال میشم اگه به سایت من هم سر بزنی در مورد فروش اکانت های رپیدشیر و مگا آپلود هستش منتظرتم راستی میشه یه لینک از سایت من تو وبلاگت بدی با همین عنوان فروش اکانت های رپیدشیر و مگا آپلود ایشالا جبران میکنم مرسی فعلا بای
سلام عزیز .وبلاگ باحالی داری و بهت میات خیلی عزیز و احساساتی باشی.واست آرزوی بهترینارو دارم.به منم سر بزن خوشحال میشم
چه وبلاگ زیبا وژر احساسی خیلی زیبا تر از انچه که فکرش رو کنی خیلی لذت بردم از مطالب وبلاگت اما امیدووارم که دیگه از غم وجدایی ننویسی دلت همیشه شاد وژر نشاط باشد گلم تو خدا رو داری ژس به او توکل کن . دوست عزیز به من هم سری بزن خوشحال می شم.